logo

طلاق از طرف مرد

آنچه در این مقاله می‌خوانید

در قانون جمهوری اسلامی و دین اسلام،طلاق در دست مرد است. که به نوعی به آن طلاق از طرف مرد گفته می‌شود. ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی می گوید مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.

*نکته مرد برای طلاق زن خود، نیاز به دلیل موجه و قانع کننده ندارد. در حالیکه زن برای مطرح کردن دعوای طلاق باید دلیل موجه بیاورد.(رجوع شود به شرایط طلاق از جانب زوجه)

همچنین بخوانید طلاق از طرف زن به چه صورت انجام می‌شود.

روند درخواست طلاق از طرف مرد

روند درخواست طلاق از طرف مرد یا به عبارت صحیح قانونی درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش از جانب زوج به این صورت است که:

  1. مرد برای طلاق دادن زن خود ابتدا باید به نزدیک‌ترین دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کند.
  2. مرد دادخواستی با عنوان تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش مطرح می‌کند. در قانون ما مرد برای طلاق دادن زن خود نیاز به آوردن دلیل ندارد. هزینه ثبت درخواست طلاق از طرف مرد (تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به درخواست زوج) حدوداً 200 هزار تومان می‌باشد.
  3. مرد پس از ثبت دادخواست تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش از جانب زوج در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، باید منتظر پیامک ارجاع پرونده از سوی قوه قضاییه با پیش‌شماره باشد.
  4. شعبه رسیدگی‌کننده به پرونده طلاق به درخواست مرد به همراه شماره پرونده برای فرد ارسال می‌شود.
  5. بعد از پیامک تعیین شعبه رسیدگی‌کننده منشی دادگاه ابلاغیه تعیین وقت جلسه رسیدگی را در سامانه ثنا شما قرار می‌دهد.
  6. در اولین جلسه رسیدگی به درخواست طلاق از جانب مرد (تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به درخواست زوج) دادگاه ابتدا قرار ارجاع به داوری صادر می‌کند.

مراحل درخواست طلاق از طرف مرد به صورت کامل

طلاق از طرف مرد مانند درخواست طلاق از طرف زن دارای 3 مرحله بدوی، تجدیدنظر و فرجام می‌باشد. در طلاق از طرف مرد اگر زن راضی به طلاق نباشد، روند طلاق طولانی‌تر می‌شود ولی مخالفت زن با طلاق از طرف مرد درنتیجه طلاق تأثیری ندارد. فقط زن با اعتراض‌هایی که به رأی در قالب تجدیدنظرخواهی و فرجام‌خواهی میزند باعث می‌شود مرد دیرتر بتواند طلاق را در دفترخانه به ثبت برساند.

مرحله بدوی درخواست طلاق از طرف زوج

در دادگاه بدوی(ابتدایی) قاضی دادگاه، به موجب قانون حمایت خانواده، زن و شوهر را برای ایجاد صلح و سازش به داوری ارجاع می دهد.

تعیین داور در دادگاه طلاق از طرف مرد

مرد و زن اگر قادر به معرفی داور از سوی بستگان و آشنایان خود باشند که داور انتخابی از سوی خود زن و مرد با کارت ملی به شعبه رسیدگی‌کننده به درخواست طلاق از جانب مرد مراجعه و ضمن معرفی خود به‌عنوان داور نظریه داوری خود را طی لایحه اعلام می‌کند. اگر مرد یا زن قادر به معرفی داور نباشند از دادگاه می‌خواهند که پبا رداخت هزینه داوری، برایشان داور تعیین کنند.

دادگاه نیز از بین اعضای واحد داوری مستقر در دادگاه یک داور را تعیین می‌کند زن و مرد در این‌گونه موارد هزینه داوری را در بانک ملی پرداخت‌نموده و فیش آن را به دفتر دادگاه می‌دهند. هزینه داور تعیین‌شده از طرف دادگاه در سال 1400 بین 60 الی 100 تومان برای هریک از زوجین می‌باشد.

خصوصیات داور

  • از خویشاوندان متأهل زن و مرد باشد.
  • دارای حداقل سی سال سن باشد .
  • آشنا به مسائل شرعی و خانوادگی و اجتماعی باشد.

تبصره -محارم زن که همسرشان فوت کرده یا از هم جدا شده باشند،بعنوان داور پذیرفته می شوند.

باید بگوییم که داوری بیشتر از آنکه در صلح و سازش میان زن و شوهر تاثیر داشته باشد جنبه تشریفاتی به خود گرفته است و به عنوان یکی از مراحلی که در پرونده طلاق از جانب مرد باید طی شود به آن نگاه می شود.

رأی دادگاه در پرونده طلاق به درخواست مرد

بعدازاینکه داوران انتخاب‌شده از سوی زن و مرد یا داوران تعیینی از سوی دادگاه نظر خود را دادند، معمولاً دادگاه رأی خود را صادر می‌کند. در رأیی که دادگاه در پرونده طلاق از طرف مرد (تقاضای صدور گواهی عدم مکان سازش از سوی زوج) صادر می‌کند، باید نسبت به کلیه حقوق مالی زن اعم از مهریه نفقه اجرت المثل جهیزیه و درصورتی‌که زن و مرد فرزند مشترک نابالغ (دختر زیر 9 سال و پسر زیر 15 سال تمام) داشته باشد در مورد حضانت نفقه ملاقات فرزند مشترک تعیین تکلیف شود.

دادگاه بدوی بعد از طی مرحله داوری و عدم صلح و سازش بین زن و شوهر،گواهی عدم امکان سازش را صادر می کند. زن می تواند به این رای دادگاه بدوی اعتراض نماید و پرونده به دادگاه تجدیدنظر برای رسیدگی ارسال شود.

بنابراین دو حالت وجود دارد. یا زن به رأی طلاق اعتراض می‌کند یا نمی‌کند:

الف) اگر زن به رأی گواهی عدم امکان سازش به درخواست زوج اعتراض نکند، رأی قطعی شده و مرد ظرف 3 ماه از تاریخ قطعیت رأی فرصت دارد تا طلاق خود را در دفترخانه ثبت کند.

ب) اگر زن به رأی طلاق مرد اعتراض و تجدیدنظرخواهی کند، پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان می‌رود و درصورتی‌که رأی تجدیدنظر هم موافق با خواسته زن نباشد، زن باز نیز می‌تواند به رأی دادگاه تجدیدنظر استان اعتراض و فرجام‌خواهی کرده و پرونده طلاق از طرف مردبه دیوان عالی کشور می‌رود. درصورتی‌که رأی طلاق از جانب مرد در دیوان عالی کشور ابرام (استوار) شد مرد پس‌ازاین مرحله می‌تواند با رعایت شرایط قانونی طلاق خود را در دفترخانه به ثبت برساند.

*پس اعتراض و مخالفت زن تنها در مدت‌زمان طلاق تأثیر می‌گذارد نه در خود طلاق

روند درخواست طلاق از طرف مرد

نکات مربوط به دعوی طلاق از سوی مرد(درخواست گواهی عدم امکان سازش از جانب زوج)

  • در درخواست طلاق از طرف مرد یا به عبارت صحیح تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به درخواست زوج هرگاه زن داور تعیین نکند مرد از دادگاه می‌خواهد برای زن داور تعیین کند بدیهی که مرد باید هزینه داوری زوجه را بپردازد.
    در طلاق از جانب مرد گفتیم مرد نیاز به دلیل ندارد ولی در مقابل هرگاه مرد درخواست طلاق کند، باید کلیه حق‌وحقوق زن اعم از مهریه نفقه اجرت المثل و نصف اموالی که در طی زندگی مشترک به دست آورده است به زن بپردازد.

*مطابق با تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق چون اجرت المثل و شرط تنصیف دارایی (نصف اموال) هر دو از حقوق مالی نشاءت گرفته از عقد نکاح هستند، زن تنها حق مطالبه یکی از آن‌ها دو اجرت المثل یا نصف اموال را دارد.
به عبارتی زن نمی‌تواند هم اجرت المثل را بخواهد هم نصف اموال مرد که پس از ازدواج با زن به دست آورده است.

  • مدت زمان پرونده طلاق از جانب مرد بستگی به رضایت یا عدم رضایت زن دارد.اگر زن راضی به طلاق نباشد و به رای طلاق اعتراض کند موجب می شود که مراحل پرونده کمی طولانی تر شود.
  • مخالفت زن با طلاق مانع از صدور و اجرای رای طلاق نمی شود فقط باعث طولانی شدن روند طلاق می شود.
    3-دادگاه زمانی که مرد درخواست طلاق می دهد گواهی عدم امکان سازش صادر می کند که این گواهی سه ماه اعتبار دارد در صورتی که ظرف سه ماه مرد به دفترخانه برای ثبت طلاق مراجعه نکند این گواهی اعتبار خود را از دست می دهد و مرد مجدد باید درخواست طلاق دهد.
  • مانند تمامی انواع طلاق در طلاق از طرف مرد هم قاضی در رای صادره باید نسبت آثار مالی و غیرمالی رابطه زوجیت تعیین تکلیف کند.مانند مهریه نفقه زن اجرت المثل نحله و در صورت داشتن فرزند مشترک نابالغ در مورد حضانت نفقه ملاقات اظهارنظر کند.
  • اگر مرد شرط تنصیف دارایی مندرج در عقدنامه را امضا کرده باشد و درخواست طلاق دهد و درخواست طلاق به علت سورفتار زن نباشد مرد در هنگام طلاق باید نصف دارایی که در ایام زندگی مشترک به دست آورده یا معادلش را به زن منتقل کند.
  • اگر مرد درخواست طلاق دهد ولی بتواند در دادگاه کیفری اثبات کند که زنش رابطه نامشروع داشته باز باید مهریه زن خود را بدهد.
  • مرد به دلیل اینکه زنش وظایف زناشویی را انجام نداده درخواست طلاق می دهد و این موضوع را نیز اثبات کرده باشد.ربطی به مهریه ندارد.
    *باید بدانید که مرد به هر علت درخواست طلاق دهد مهریه را باید بپردازد.
  • اگر مهریه عندالمطالبه باشد دادگاه در رای طلاقی که صادر می کند می نویسد که ثبت طلاق موکول به پرداخت حقوق مالی زن از جمله مهریه می باشد مگر اینکه مرد قبلا مهریه را پرداخت کرده باشد یا رای در خصوص مهریه و نحوه پرداخت آن قبلا صادر کرده باشد.
  • اگر مهریه عندالاستطاعه باشد و مرد درخواست طلاق کند زن باید اثبات کند مرد توانایی پرداخت مهریه را ندارد.
  • زمانی که مرد درخواست طلاق می دهد دادگاه در رای خود حکم به پرداخت یکجای کل مهریه می دهد .حال گر مرد قبل از درخواست طلاق زن مطالبه مهریه نکرده باشد و مرد هم تقاضای تقسیط مهریه نداده باشد .مرد باید صبر کند رای طلاق(گواهی عدم امکان سازش) قطعی شود تا بتواند دادخواست اعسار از پرداخت یکجای مهریه و تقسیط مهریه دهد.

*دادخواست اعسار از پرداخت مهریه پس از ثبت به همان دادگاهی که به پرونده طلاق رسیدگی کرده است ارجاع می شود.
*مرد برای اینکه اثبات کند توانایی یکجای مهریه را ندارد باید حداقل دو شاهد جامع الشرایط ببرد.دادگاه در جلسه ای که تشکیل می دهد از شهود می خواهد که بیان کنند نحوه آشنایی خود را با مرد(شوهر) بیان کنند و از چه طریقی کسب درامد می کند.دارایی دارد یا خیر.و میزان محکومیت شوهر چه مقدار است و….دادگاه بعد از شنیدن اظهارات شهود نظر خود را در مورد اعسار می دهد.رای اعساری که دادگاه بدوی صادر می کند ظرف 20 روز قابل تجدیدنظرخواهی است.

  • اگر زن و شوهر فرزند مشترک داشته باشند که بالغ نشده باشند یعنی دختر 9سال تمام و پسر 15 سال تمام نشده باشند.دادگاه در دادخواست طلاق از سوی مرد (تقاضای گواهی عدم امکان سازش از سوی زوج) صادر می کند.باید در مسایل مربوط به فرزند مشترک نابالغ مثل حضانت نفقه و ملاقات تصمیم گیری کند.دادگاه علاوه بر قانون مصلحت طفل را نیز مدنظر قرار می دهد.
  • اجرت المثل روزهای زندگی مشترک هم یکی از مواردی است که دادگاه باید در رای طلاق از طرف مرد نسبت به آن تصمیم گیری کند و مرد موظف است بر طبق نظر کارشناس آن را پرداخت کند.
    *اجرت المثل برای کارهایی که زن در طول زندگی مشترک به دستور شوهر و با قصد عدم تبرع انجام داده باشد یعنی زن کارها را با دستور شوهر انجام دهد با قصد اینکه برای آن کارها مزد در نظر گرفته شده و بتواند این موضوع را ثابت کند.
    *نحله: به معنای هدیه و بخشش است .زمانی که طلاق به درخواست مرد است و مرد بدون دلیل موجه بخواهد زن خود را طلاق دهد و زن نتواند ثابت کند کارهایی که در منزل شوهر انجام داده به دستور شوهر و با قصد دریافت اجرت بوده در واقع شرایط پرداخت اجرت المثل فراهم نباشد به زن مبلغی تحت عنوان نحله پرداخت می شود.
    اجرت المثل را می توان در طول زندگی مشترک درخواست کرد ولی نحله فقط در هنگام طلاق می تواند مطالبه شود.
    برای تعیین اجرت المثل کارشناس باید تعیین شود ولی نحله را قاضی دادگاه با توجه به تعداد سالهای زندگی مشترک و کارهایی که زن انجام داده و توانایی مالی شوهر و شغل زن و شوهر تعیین می کند.
    قاضی دادگاه در پرونده طلاق زمانی به پرداخت اجرت المثل یا نحله رای می دهد یعنی در کنار رای طلاق نسبت به اجرت المثل یا نحله هم تصمیم گیری می کند که 1- طلاق به درخواست مرد باشد و 2 -طلاق ناشی از تخلف زن ناشی از وظایف زناشویی نباشد.
    لازم است بدانید اجرت المثل با نحله قابل جمع نیست.یعنی یا حکم به پرداخت اجرت المثل می شود یا نحله
  • زمانی که مرد درخواست طلاق می دهد نوع طلاق رجعی است.
    *طلاق رجعی یعنی چه؟ در صورتی که زن یائسه یا باکره نباشد مرد می تواند در مدت سه ماه و ده روز از ثبت طلاق به زن رجوع کند(برگردد)رابطه زوجیت به حالت اول برمیگردد و زن نمی تواند از رجوع مرد جلوگیری کند.
    استثنا : زن اگر یائسه باشد یا دوشیزه (غیر مدخوله) مر درخواست طلاق دهد زن با توجه به اینکه عده طلاق ندارد دیگر نوع طلاق رجعی نیست یعنی مرد حق رجوع ندارد.نوع طلاق زن یائسه و باکره ،بائن می باشد.

طلاقی که از جانب مرد مطرح می‌شود چه نوع طلاقی است؟

اگر زن باکره (دوشیزه) یا یائسه نباشد طلاقی که درخواست دهنده آن مرد باشد رجعی است. یعنی مرد در مدت عده (ظرف سه ماه از ثبت طلاق رجعی) می‌تواند طلاق را بهم بزند و به زن رجوع کند بدیهی است که مهریه درج‌شده در عقد سابق برقرار می‌شود.
اگر مرد درخواست طلاق دهد و زن باکره یا یائسه باشد، نوع طلاق به این است برای مرد امکان رجوع به زن نیست. درواقع زن یائسه و باکره عده طلاق ندارد تا مرد بتواند در زمان عده رجوع کند.

مراحل درخواست طلاق از طرف مرد

درصورتی‌که مرد درخواست طلاق دهد و دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر کند دادگاه رسیدگی‌کننده به درخواست طلاق از جانب مرد در رأی خود حکم به پرداخت کل مهریه و سایر حقوق مالی زن اعم از اجرت المثل نفقه در صورت تمکین نصف دارایی در صورت امضا عقدنامه توسط مرد… می‌دهد. مگر اینکه مرد بخشی از مهریه یا کل مهریه و سایر حقوق مالی زن را قبلاً پرداخت کرده باشد.

گفتیم ثبت طلاق موکول به پرداخت حقوق مالی زن می‌باشد. حال دادگاه در پرونده طلاق از طرف مرد حکم به پرداخت مهریه عندالمطالبه به‌صورت یکجا می‌دهد اگر مرد توان پرداخت مهریه به‌صورت یکجا را نداشته باشد (که غالباً هم همین‌طور است)
دو فرض مطرح است:

1- اگر قبلاً زن تقاضای مهریه از مرد کرده باشد و مرد درخواست اعسار از پرداخت یکجای مهریه کرده باشد و دادگاه رأی به قبول اعسار و تقسیط مهریه داده باشد و مرد در حال پرداخت منظم اقساط مهریه باشد مرد می‌تواند طلاق را ثبت نماید.

2- اگر قبل از صدور گواهی عدم امکان سازش به درخواست مرد مهریه تقسیط نشده باشد مرد پس‌ازاینکه رأی دادگاه قطعی شد تقاضای اعسار از پرداخت مهریه به‌صورت یکجا به دادگاه صادرکننده رأی می‌دهد دادگاه اگر با اظهارات مرد و شاهدین که حکایت از ناتوانی مرد از پرداخت یکجای مهریه است قانع شد اعسار مرد را قبول می‌کند مهریه با توجه به درامد و تمکن مرد تقسیط می‌شود. البته ناگفته نماند رأی اعسار از پرداخت یکجای مهریه قابل تجدیدنظر می‌باشد.

3_ در درخواست طلاق از طرف مرد کل حق‌وحقوق زن یا باید پرداخته شود یا نسبت به کلیه حق‌وحقوق زن تعیین تکلیف شود که یکی از آن‌ها اجرت المثل ایام زوجیت است؛ که دادگاه برای تعیین اجرت المثل کارشناس تعیین می‌کند و مقدار اجرت المثل را به ازای هر سال زندگی مشترک زوجین در رأی طلاق به درخواست مرد (گواهی عدم امکان سازش) قید می‌کند. مگر اینکه زن قبلاً و به‌صورت جداگانه مطالبه اجرت المثل ایام زناشویی داده باشد.

بارها آقایان از ما سؤال می‌کنند همسرمان رابطه نامشروع دارد یا از ما تمکین نمی‌کند باز هم باید مهریه‌اش را بدهیم؟
بله مهریه دین است و درهرصورت باید پرداخت شود.

زن اگر بدون دلیل قانونی از مرد تمکین نکند فقط در پرداخت نفقه تأثیرگذار است نه مهریه

اگر مرد درخواست طلاق دهد و مهریه درج‌شده در سند ازدواج عندالاستطاعه باشد تکلیف چیست؟

درصورتی‌که مهریه عندالاستطاعه باشد زن باید اثبات کند که مرد توانایی پرداخت مهریه را دارد تا مرد مکلف به پرداخت مهریه شود. شما با اخذ وکیل در پرونده طلاق از طرف مرد دیگر لازم نیست در دادگاه حاضر شوید و تمام اقدامات در پرونده طلاق از جانب مرد از سوی وکلای مجرب خانه وکیل انجام خواهد شد.